کنایهگرایی در معناشناسی جهانهای ممکن
نویسندگان: ثبت نشده
چکیده مقاله:
داستانوارگرایی در یک حوزهی گفتمانی را میتوان عجالتاً به عنوان دیدگاهی صورتبندی کرد که مدعی است بهترین تلقی از اظهاراتی که در ضمن آن حوزه از گفتمان مطرح میشوند، این نیست که دارای صدق به مفهوم سرراست آن باشند، بلکه بهتر است بدانها به مثابهی نوعی «داستان» بنگریم. چنانکه خواهیم دید، این صورتبندی اولیه از داستانوارگرایی، از جهات متعددی [بسیار] کلی، ولی به عنوان یک نقطهی افتراق سودمند است. در نوشتار حاضر نخست به معرفی کلیاتی در مورد داستانوارگرایی خواهیم پرداخت. سپس دستهبندی یابلو و خوانش وی از این تز را به اختصار میآوریم. در نهایت پس از نگاهی شتابزده به سیر تاریخی مفهوم «جهانهای ممکن» نشان میدهیم که اشکالات هستیشناخت پیشروی معناشناسی جهانهای ممکن در روششناسی فلسفهی امروز از کجا ناشی میشود و نسخهی یابلو از داستانوارگرایی (کنایهگرایی) چگونه به رفع این اشکالات کمک میکند. کنایهگرایی به عنوان خوانشی از داستانوارگرایی (که یابلو آن را ارائه کرده است) میتواند اشکالات متعدد دیگری را که در مورد هستیشناسی، ارجاع، صدق و موارد دیگر پیرامون گزارههای خاص (مانند گزارههای ریاضیاتی یا وجهی) طرح میشوند پاسخ دهد.
منابع مشابه
جهانهای ممکن در اندیشه پلنتینگا و نسبت آن با مفهوم نفسالامر در فلسفه اسلامی
اگرچه به نظر میرسد مفاهیم ضرورت و امکان (مفاهیم وجهی) مفاهیم جداییناپذیر مابعدالطبیعه هستند، فلاسفه تجربهگرا به طور سنتی این مفاهیم را مورد نقد قرار دادهاند. در قرن بیستم نیز چنین انتقاداتی توسط کوآین(Quine) در قالبی جدید صورت گرفته است. با وجود این، طرح مفهوم تکثر جهانهای ممکن در معناشناسی منطق موجهات، زمینهساز این باور شد که میتوان بر چالش تجربهگرایی غلبه کرد. در تبیین سرشت جهانهای ...
متن کاملکاربرد ایده جهانهای ممکن در منطق و ادبیات داستانی
ایده جهانهای ممکن حدود نیم قرن است که مورد توجه قرار گرفته است. کاربرد اصلی و اولیه این ایده، توسط منطقدانان و به منظور طراحی دلالتشناسی صوری برای منطق گزارههای ضروری و ممکن، با استفاده از مفاهیم و ساختارهای موجود در نظریه مجموعهها، بوده است. این ایده سپس، در شاخههای دیگر منطق، مانند منطق تکلیف و منطق شرطی نیز به کار گرفته شد و سودمند واقع شد. «جهانهای ممکن»، به سرعت، در رشتههای دیگر مانند...
15 صفحه اولاعتبار در جهانهای ممکن
قضایا و قواعد منطق موجهات، در جهانهای ممکن، معتبرند اما قضایای منطق ربط، در جهانهای منطقی، و قواعد آن، در وضعیتها اعتبار دارند. روبرت مایر، در سال 1974، به کمک اداتهای صدق و کذبِ ویلهم آکرمان، نظامی در منطق ربط طراحی کرد که قضایا و قواعد آن، هر دو، در وضعیتها معتبر بودند و به این وسیله، عدم تقارن موجود در منطق ربط میان قضایا و قواعد را از میان برد. در این مقاله، با معرفی نوع جدیدی از اداته...
متن کاملصورت هنری ممکن
هر اثر هنری تجسم ایده هنرمند و دارای صورتی محسوس است که از حقیقتی به نام هنر نشأت می گیرد. در نگرش سنتی، حقیقت مستقل از اندیشه و موجودیت آدمی در آینه وجود آدمیان متجلی می شد. منشا اثر هنری در این نگرش، تجلی محسوس حقیقتی بود که زیبایی از جلوه های اصیل آن به شمار می رفت. هنر و زیبایی که امری قدسی و ملکوتی است پیوندی ذاتی با یکدیگر داشته و هنرمند در اثر هنری خویش وجوه استعلایی آن را آشکار می کرد. ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 21 شماره شماره 34-پاییز و زمستان1397
صفحات 5- 38
تاریخ انتشار 2019-02-24
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023